سرزمين عجايب
جمعه بعد از برنامه خاله شادونه رفتيم سرزمين عجايب. كلي بازي كردي . بيشتر توي قسمت استخر توپ و قصر بادي بودي . 2 تا بازي هم با ماماني سوار شدي، 1 بازي هم با بابايي. حسابي خسته شدي و موقع برگشت توي ماشين خوابت برد. رسيديم خونه هم يه كوچولو شير خوردي و خوابيدي تا صبح . ...
نویسنده :
الهام
9:30
خاله شادونه
ديروز دوست بابا اسم النا رو داده بود واسه برنامه "شادونه در سرزمين دونهها" ما هم النا جونو برديم برنامه خاله شادونه. همش 2 دقيقه و 30 ثانيه سر جات نشستي بعدش گريه كردي آوردنت بيرون ! خاله شادونه داشت شعر سلام سلام رو ميخوند كه به يكي از دونــهها گفت اون بچه داره گريه ميكنه بعد اون نارنجيه (دون دون) بغلت كرد آورد پيش ما . با همين چند دقيقه هم كلي ذوقيديم. فيلمت رو هم ضبط كرديم، به همه دوستامم نشونش دادم . ...
نویسنده :
الهام
14:09
آب بازي؟
النا خانم عاشق حمومه. وقتي از مهد تحويلت ميگيريم توي ماشين به بابايي ميگي آب باجي؟ مخصوصاً نزديك خونه كه ميشيم انگار خيابونا رو ميشناسي، يه ريز ميپرسي"آب باجي؟" تا جواب نگيري ول كن نيستي. كي جرأت داره بگه نه !!!!!! تا ميرسيم خونه ميخوابي كه لباساتو در بياريم و بري آب بازي . بابايي هم كه واسه بازي كردن با دخترش كلي حوصله داره و خسته نميشه، توي حموم با كف روي موهاش، برات شكلك در مياره، تو هم اداشو در مياري . ...
نویسنده :
الهام
13:04
دايره لغات
چند روزه ياد گرفتي كه اعضاي بدنت رو نام ببري! پاهاتو ميگيري ميگي با به دستات ميگي دس به گوشت ميگي گو موهاتو ميگيري ميگي مو به چشم هم ميگي چش ديگه اينكه واسه بعضي چيزا اسمايي گذاشتي كه عجيبه! به خودكار ميگي گوچي به لبتاب ميگي آنا اسم دوستات رو هم بلدي! پروشا = برودا ماهان = ماني اسم چند تا حيووني كه بلدي: ماهي = ماني پيشي = پيجي گاو = آو جوجو = جوجو هاپو = هاپو قورباغه = قوربا ...
نویسنده :
الهام
12:32
النا
♥´¨) ¸.-´¸.-♥´¨) ¸.-♥¨) (¸.-´ (¸.-` ♥ Elena ♥´¨) ¸.-´¸.-♥´¨) ¸.-♥¨) (¸.-´ (¸.-` ♥ ...
نویسنده :
الهام
9:56
يلدا
شب يلدا اصلاً حال خوبي نداشتي. تب داشتي و تا خوابت ميبرد از خواب ميپريدي و گريه ميكردي. تا حالا اينجوري سرما نخورده بودي. امروز هم مجبور شدم بذارمت پيش بابا وحيد. تازه دو تا ديگه از دندوناتم دارن با هم در ميان. بخاطر همين ضعيفتر شدي. الهي مامان دورت برگرده، زود زود خوب شو. ...
نویسنده :
الهام
10:25
شيطون بلا
الان خوشاليم ما. خاله جون بازم داره برات كلاه ميبافته. اين هفته قراره بريم خونه مادرجون كه باز آتيش بسوزوني. ...
نویسنده :
الهام
12:49
خوشگل خانم
اين عكسو بخاطر خاله فرزانه ميذارم . ميخوايم بدوني با اينكه از هم دوريم ولي هميشه يه يادتيم. النا پالتوشو خيلي دوس داره. مرسي خاله جوني. ...
نویسنده :
الهام
11:13
اسمت چيه؟؟؟
يه هفتهاي ميشه كه ياد گرفتي اسمتو بگي. تا ازت ميپرسم اسمت چيه؟؟ جواب ميدي آنا آقا يَف (آقا رفت) رو هم، هر وقت توي خيابون موتور از جلومون رد ميشه ميگي. آقا گاوه رو هم آوه صدا ميكني! به برو هم ميگي بوو. به چايي هم ميگي چو!!!!!!! بازي رو هم خيلي وقته بلدي بگي، ميايي دستمو ميگيري و ميگي باجي. بعدشم ميري روي تخت با جيغ ميپري بالا و پائين. فعلاً همين. ...
نویسنده :
الهام
13:16